خودارضایی و لاغری چه ارتباطی با یکدیگر دارند؟

مرد لاغر و افسرده درگیر مساءل جنسی
آیا خودارضایی باعث لاغری می‌شود؟خیر، خودارضایی در حالت عادی و متعادل باعث لاغری نمی‌شود. اما اگر به‌صورت افراطی و وسواس‌گونه انجام شود، می‌تواند از طریق اختلال در خواب، کاهش اشتها، استرس مزمن و کاهش فعالیت بدنی، به‌طور غیرمستقیم به لاغری یا ضعف جسمی منجر شود.

ارتباط خودارضایی و لاغری : بررسی علمی جامع

مقدمه:
یکی از پرسش‌ها و دغدغه‌های رایج در میان افرادی که با خودارضایی مکرر و افراطی درگیر هستند، تأثیر این رفتار بر سلامت جسمی به‌ویژه وزن و وضعیت بدنی است. به بیان دیگر، آیا خودارضایی و لاغری با یکدیگر در ارتباط هستند؟ این موضوع سال‌هاست که در فرهنگ عامه مطرح بوده و گاه با باورهای نادرست همراه شده است. برای مثال، در گذشته تصور می‌شد خودارضایی موجب ضعف عمومی بدن و تحلیل رفتن قوا می‌شود، اما علم امروز بسیاری از این باورها را به چالش کشیده است​.

در این مقاله با زبانی علمی و مستند، به بررسی همه‌جانبه‌ی ارتباط بین خودارضایی افراطی و کاهش وزن می‌پردازیم. این بررسی از منظرهای مختلف صورت می‌گیرد: پزشکی و فیزیولوژیک (شامل هورمون‌ها، متابولیسم و عضله‌سازی)، روان‌شناسی (استرس، افسردگی و اثرات روانی مرتبط با متابولیسم)، نوروپسیکولوژی (نقش دوپامین، سروتونین و سیستم پاداش مغز) و سایر جنبه‌های فیزیولوژیک مرتبط. هدف ما ارائه‌ی یک تحلیل جامع و مبتنی بر مطالعات علمی است تا روشن شود که خودارضایی و لاغری آیا ارتباط دارد یا ندارد، و مکانیزم‌های زیربنایی آن کدام‌اند.

نکته‌ی مهم این است که خودرارضایی در حد اعتدال به عنوان یک رفتار جنسی طبیعی شناخته می‌شود و شواهد پزشکی نشان می‌دهد به خودی خود عارضه جسمانی قابل توجهی ایجاد نمی‌کند​. حتی گزارش‌هایی وجود دارد که خودارضایی می‌تواند به کاهش استرس، بهبود خواب و تنظیم خلق‌وخو کمک کند​. اما آن‌چه محل بحث ماست، خودرارضایی افراطی یا اجباری است که از حالت تفننی و سالم خارج شده و به صورت اعتیاد یا رفتاری وسواسی در می‌آید. در این وضعیت افراطی، ممکن است تاثیرات غیرمستقیم یا ثانویه‌ای بر سلامت فرد بروز کند. در ادامه، با تکیه بر منابع معتبر علمی، جزئیات این تأثیرات را بررسی می‌کنیم.

پسری لاغر و افسرده در حال نگاه کردن به مانیتور

تاثیرات پزشکی و هورمونی خودارضایی و لاغری

یکی از جنبه‌های مهم در بحث اثر خودارضایی بر وضعیت بدنی، نقش هورمون‌ها و تغییرات فیزیولوژیک ناشی از فعالیت جنسی مکرر است. هنگام برانگیختگی و ارگاسم، مجموعه‌ای از هورمون‌ها و میانجی‌های شیمیایی در بدن ترشح یا تنظیم می‌شوند که می‌توانند بر متابولیسم و وضعیت عضلانی تأثیر داشته باشند. در این بخش، هورمون‌های کلیدی مانند تستوسترون، پرولاکتین، کورتیزول و سایر عوامل فیزیولوژیک مرتبط را بررسی می‌کنیم و خواهیم دید که خودارضایی افراطی چگونه می‌تواند (یا نمی‌تواند) از طریق این عوامل بر وزن و لاغری اثر بگذارد.

تستوسترون و عضله‌سازی

تستوسترون هورمون جنسی مردانه (که در زنان نیز به میزان کمتر وجود دارد) نقش مهمی در حفظ توده‌ی عضلانی، قدرت بدنی و میزان متابولیسم پایه دارد. برخی ورزشکاران و افراد نگرانند که خودارضایی مکرر ممکن است سطح تستوسترون را کاهش داده و مانع عضله‌سازی یا افزایش وزن شود. این نگرانی به باور عامیانه‌ای برمی‌گردد که انزال مکرر می‌تواند “قوای مردانه” را تضعیف کند. اما شواهد علمی چه می‌گویند؟

مطالعات نشان می‌دهد که خودرارضایی تأثیر درازمدت معناداری بر سطح تستوسترون ندارد​. در طی تحریک جنسی و مقاربت یا خودارضایی، سطح تستوسترون ممکن است به طور زودگذر افزایش یابد و سپس پس از ارگاسم به سطح عادی بازگردد​. یک مطالعه کلاسیک در دهه ۱۹۷۰ نشان داد انزال ناشی از خودارضایی تغییر قابل توجهی در سطح تستوسترون سرم ایجاد نمی‌کند​. به عبارت دیگر، برخلاف تصور رایج، تکرار خودارضایی مستقیماً باعث کاهش مزمن تستوسترون نمی‌شود​.

از سوی دیگر، تحقیق محدودی وجود دارد که نشان می‌دهد پرهیز از انزال برای مدتی می‌تواند به طور موقت سطح تستوسترون را بالاتر ببرد. به عنوان نمونه، در یک مطالعه کوچک با ۱۰ مرد بالغ مشاهده شد که خودداری از خودارضایی به مدت ۳ هفته باعث افزایش خفیف تستوسترون گردید​. همچنین گزارش شده بود که حدود ۷ روز پرهیز ممکن است یک اوج مختصر در تستوسترون ایجاد کند​، اگرچه صحت و دوام این اثر همچنان محل بحث است (مطالعه‌ای که این عدد ۴۵٪ افزایش در روز هفتم را گزارش کرده بود، بعدها رد یا مورد تردید قرار گرفت).

در هر صورت، حتی اگر پرهیز کوتاه‌مدت باعث افزایش نسبی هورمون شود، به محض بازگشت به فعالیت طبیعی جنسی، سطح هورمون به وضعیت پایه برمی‌گردد. از این رو، انزال مکرر اثر پایدار و بلندمدتی در کاهش سطح پایه تستوسترون ندارد​.

اهمیت این موضوع از آن جهت است که تستوسترون یک هورمون آنابولیک محسوب می‌شود و به سنتز پروتئین در عضلات کمک می‌کند. کاهش معنی‌دار تستوسترون می‌تواند به تضعیف عضلات و کاهش وزن بدون چربی (عضله) منجر شود. اما با توجه به اینکه خودارضایی معمولاً چنین کاهشی ایجاد نمی‌کند، نمی‌توان آن را عامل مستقیم تحلیل عضلانی یا عدم وزن‌گیری دانست​. تحقیقات بالینی نیز تایید کرده‌اند که خودارضایی (یا حتی رابطه جنسی) قبل از تمرین ورزشی تأثیر منفی محسوسی بر توان عضله‌سازی و عملکرد بدنی ندارد. در واقع، هیچ شواهد بالینی معتبری نشان نداده که پرهیز از انزال پیش از ورزش، رشد عضلانی را تسریع کند​. بنابراین، از منظر هورمون تستوسترون، نگرانی درباره خودارضایی و لاغری  پایه‌ی علمی محکمی ندارد.

پرولاکتین و احساس ضعف پس از ارگاسم

یکی دیگر از هورمون‌های درگیر در پاسخ جنسی پرولاکتین است. پس از رسیدن به ارگاسم (چه در اثر رابطه جنسی و چه خودارضایی)، سطح پرولاکتین در خون بالا می‌رود. پرولاکتین هورمونی است که با ایجاد احساس فرونشست شهوت و دوره‌ی بازیابی (دوره‌ی مقاوم بعد از ارگاسم) مرتبط است. افزایش پرولاکتین می‌تواند به طور موقت میل جنسی را مهار کند و فرد احساس سیری جنسی یا آرامش کند. برخی پژوهش‌ها نشان داده‌اند که پرولاکتین بالا و تستوسترون پایین با هم ارتباط دارند، به طوری که سطوح بالاتر پرولاکتین اغلب با سطوح پایین‌تر تستوسترون همراه است​. البته در افراد سالم، افزایش پرولاکتین پس از ارگاسم زودگذر است و طی چند ساعت به حالت عادی برمی‌گردد.

اما خودرارضایی افراطی و پیاپی ممکن است باعث شود پرولاکتین فرصت کافی برای بازگشت به سطح پایه پیدا نکند. افرادی که در فاصله کوتاهی چندین بار ارگاسم را تجربه می‌کنند، ممکن است دچار تجمع پرولاکتین شوند که می‌تواند با احساس کسالت، خواب‌آلودگی یا حتی بی‌حالی همراه باشد. پرولاکتین اثر آرام‌بخشی دارد و برخی مردان پس از انزال احساس خستگی شدید می‌کنند. در حالتی که فرد این کار را مکرراً در طی روز یا روزهای متوالی انجام دهد، به صورت تجمعی ممکن است دچار احساس ضعف جسمانی یا کمبود انرژی شود.

هرچند این حالت یک ضعف بیمارگونه نیست بلکه پاسخ طبیعی بدن برای استراحت پس از فعالیت جنسی است، می‌تواند بر فعالیت‌های روزمره فرد اثر بگذارد. اگر این خستگی مزمن شود (به علت تکرار دفعات خودارضایی)، ممکن است شخص را از انجام ورزش یا فعالیت‌های بدنی بازدارد و در درازمدت به کاهش قدرت و استقامت عضلانی منجر شود. البته باید تأکید کرد که پرولاکتین در حد طبیعی خود یک هورمون مضر نیست؛ مشکل زمانی بروز می‌کند که رفتار افراطی فرد را در یک چرخه مداوم خستگی فرو ببرد.

کورتیزول و پاسخ استرسی بدن

کورتیزول که به عنوان «هورمون استرس» شناخته می‌شود، مستقیماً توسط خودارضایی به صورت مثبت یا منفی تحریک نمی‌شود؛ اما شرایط روانی همراه آن می‌تواند بر کورتیزول اثر داشته باشد. به طور معمول، فعالیت جنسی رضایت‌بخش می‌تواند استرس را کاهش دهد و احتمالاً به کاهش کورتیزول کمک کند (چرا که ارگاسم اغلب با آرامش پس از آن همراه است). اما در افرادی که پس از خودارضایی دچار عذاب وجدان، استرس یا احساس گناه می‌شوند، ماجرا فرق می‌کند. برای این افراد، هر چرخه خودارضایی ممکن است منجر به افزایش استرس روانی شود و این امر می‌تواند ترشح کورتیزول را بیشتر کند​. به علاوه، اعتیاد جنسی یا تمایل اجباری به خودارضایی خود می‌تواند نوعی استرس مزمن در بدن ایجاد کند.

تحقیقات نشان داده است در مردانی که دچار اختلال رفتار جنسی بیش‌فعال (هایپرسکشوال) هستند – وضعیتی که همان خودارضایی یا فعالیت جنسی افراطی و خارج از کنترل است – محور هورمونی استرس (محور هیپوتالاموس-هیپوفیز-فوق کلیه یا HPA) دچار بی‌نظمی می‌شود​. در یک مطالعه، به منظور سنجش تنظیم سیستم استرس، آزمون دگزامتازون انجام شد. دگزامتازون دارویی است که معمولاً برای سرکوب سیستم ایمنی و همچنین سرکوب ترشح کورتیزول به کار می‌رود. در حالت عادی، پس از مصرف دگزامتازون انتظار می‌رود سطح کورتیزول صبحگاهی در خون کاهش یابد (به دلیل سرکوب توسط دگزامتازون). اما جالب است که در افراد مبتلا به اختلال هایپرسکشوال، حتی پس از مصرف دگزامتازون نیز سطح هورمون‌های استرس از حد معمول بالاتر بود​.

به بیان دیگر، پاسخ استرس در بدن این افراد بیش‌فعال بوده و مهار کمتری دارد​. این یافته که در مجله‌ی Psychoneuroendocrinology منتشر شده، نشان می‌دهد سیستم فیزیولوژیک این افراد از نظر هورمون‌های استرس حالتی شبیه بیماران افسرده یا حتی مبتلایان به سوءمصرف مواد پیدا کرده است​. بنابراین، می‌توان نتیجه گرفت خودرارضایی افراطی (به عنوان بخشی از اختلال اعتیاد جنسی) می‌تواند با افزایش مزمن کورتیزول و سایر هورمون‌های استرس همراه باشد.

افزایش کورتیزول به صورت مزمن پیامدهای متعددی برای متابولیسم و وزن دارد. از یک سو، کورتیزول بالا می‌تواند موجب تجزیه پروتئین‌های عضلانی و جلوگیری از رشد عضلات شود (اثری کاتابولیک). از سوی دیگر، کورتیزول اشتها و میل به غذاهای شیرین و پرکالری را در برخی افراد زیاد می‌کند و می‌تواند به تجمع چربی به‌ویژه در ناحیه شکم منجر شود. اما در برخی دیگر، استرس مزمن باعث کاهش اشتها و کاهش وزن می‌شود. پاسخ بدن به استرس بسته به فرد می‌تواند متفاوت باشد؛ بعضی‌ها با استرس وزن کم می‌کنند و برخی وزن اضافه می‌کنند.

در مورد افرادی که رفتار جنسی اجباری دارند و مدام در چرخه تنش و تسکین گرفتارند، دیده شده که آسیب‌پذیری بالایی در برابر استرس و مشکلات مرتبط دارند​. این آسیب‌پذیری می‌تواند به بی‌اشتهایی عصبی یا غفلت از تغذیه سالم منجر شود. بنابراین، از منظر کورتیزول و استرس، اگر خودارضایی با احساس گناه و استرس همراه گردد، می‌تواند از طریق افزایش هورمون‌های استرس در برخی افراد به کاهش وزن و تحلیل قوای بدنی کمک کند (یک ارتباط غیرمستقیم).

مطالعه پیشنهادی:اگر به دنبال راهکار طبیعی برای کاهش میل جنسی و کنترل ذهن هستید، حتماً مقاله ما درباره

داروی ترک خودارضایی کاتالافیلد

را بخوانید.

متابولیسم، کالری و مواد مغذی

خودرارضایی به خودی خود یک فعالیت بدنی سبک محسوب می‌شود و مقداری کالری مصرف می‌کند، اما این مقدار بسیار اندک است. به طور متوسط، هر انزال چند میلی‌لیتر مایع منی تولید می‌کند که حاوی اسپرم و ترشحات غدد جنسی است. از نظر تغذیه‌ای، هر انزال کمتر از ۲۵ کالری انرژی دارد​. این میزان کالری معادل مثلاً چند دقیقه پیاده‌روی آرام یا خوردن نصف یک سیب کوچک است. بنابراین از دست رفتن انرژی به صورت کالری از طریق انزال آن‌قدر ناچیز است که حتی خودارضایی‌های مکرر هم تأثیر مستقیمی بر کاهش وزن از طریق مصرف کالری نخواهد داشت.

فعالیت بدنی همراه با خودارضایی (انقباض عضلات، افزایش ضربان قلب) نیز در حد متوسط است و قابل مقایسه با ورزش هوازی یا کار بدنی سنگین نیست. در واقع ممکن است فرد به علت صرف زمان زیاد در خودارضایی، از فعالیت‌های بدنی پرتحرک یا ورزش باز بماند و از این جهت دچار افت آمادگی جسمانی شود، اما خود عمل خودارضایی جایگزین ورزش محسوب نمی‌شود که باعث کاهش وزن قابل توجه گردد.

برخی افراد نگران از دست رفتن مواد مغذی و املاح معدنی در اثر انزال مکرر هستند. واقعیت این است که مایع منی حاوی موادی مانند فروکتوز (قند)، اسید سیتریک، روی (زینک)، پتاسیم، منیزیم و مقدار کمی پروتئین و ویتامین‌ها است. به ویژه عنصر روی در مایع منی نسبتاً غلظت بالایی دارد و برای پایداری DNA اسپرم‌ها مهم است​. به طور میانگین، غلظت روی در مایع منی حدود ۱۴۰ میلی‌گرم در لیتر گزارش شده است​. با توجه به حجم معمول هر انزال (حدود ۳ تا ۵ میلی‌لیتر)، کل روی دفع‌شده در هر بار انزال تقریباً ۰٫۴ تا ۰٫۷ میلی‌گرم برآورد می‌شود.

این مقدار در مقایسه با نیاز روزانه یک مرد بالغ (حدود ۱۱ میلی‌گرم روی در روز) نسبتاً کم است. بنابراین حتی خودارضایی روزانه بخش کوچکی از نیاز روی بدن را مصرف می‌کند که با تغذیه مناسب به راحتی قابل جبران است. سایر مواد مغذی موجود در مایع منی نیز به همین ترتیب در هر انزال مقادیر ناچیزی دارند. پروتئین موجود در منی طبق برخی منابع حدود ۵ گرم در هر ۱۰۰ میلی‌لیتر است، یعنی در هر انزال شاید حداکثر ۰٫۱۵ تا ۰٫۲ گرم پروتئین دفع شود که از نظر تغذیه‌ای ناچیز است.

بنابراین، از دیدگاه متابولیسم و مواد مغذی، خودرارضایی افراطی مستقیماً موجب سوءتغذیه یا کمبود ریزمغذی‌ها نمی‌شود به شرط آن‌که فرد تغذیه کافی و متعادلی داشته باشد. البته در مواردی که فرد رژیم غذایی مناسبی ندارد (مثلاً نوجوانانی که تغذیه ضعیفی دارند) و به طور افراطی خودارضایی می‌کنند، ممکن است کمبودهایی مثل کاهش سطح روی رخ دهد. کمبود روی می‌تواند عوارضی چون کاهش اشتها و لاغری داشته باشد. یک تحقیق نشان داد که در مردانی که دچار کمبود مصرف روی بودند، حجم منی و سطح تستوسترون نیز کاهش یافت​.

اما باز هم تأکید می‌کنیم که عامل اصلی در اینجا کمبود تغذیه‌ای است نه خودارضایی به تنهایی. با رعایت یک رژیم غذایی متعادل، بدن مردان به طور مداوم اسپرم و ترشحات لازم را تولید می‌کند و هیچ “ذخیره‌ی محدود” یا “سهمیه‌ای” وجود ندارد که با انزال‌های مکرر به اتمام برسد. غدد جنسی (بیضه‌ها، پروستات و وزیکول سمینال) پیوسته در حال ساخت اسپرم و مایع منی جدید هستند و ظرف چند ساعت تا چند روز می‌توانند مواد دفع‌شده را جایگزین کنند​. بنابراین، از منظر پزشکی و فیزیولوژیک، خودارضایی و لاغری به طور مستقیم با هم ارتباط ندارند؛ هرچند ممکن است از راه‌های غیرمستقیم (مانند تغییرات هورمونی و رفتاری) تأثیراتی داشته باشد که در ادامه به آنها می‌پردازیم.

پسر لاغر در حال دیدن صفحه ی موبایل که کنارش پر از دستمال مچاله شده است

تأثیرات روان‌شناختی و ارتباط با خودارضایی و لاغری

جنبه‌ی مهم دیگر در بررسی اثرات خودارضایی و لاغری ، وضعیت روانی و سلامت ذهنی فرد است. خودارضایی افراطی غالباً به صورت یک رفتار اعتیادی یا اجباری در می‌آید که می‌تواند تحت تأثیر شرایط روان‌شناختی باشد و خود نیز بر روان فرد اثر بگذارد. استرس، اضطراب، احساس گناه و افسردگی از جمله عواملی هستند که در رفتار جنسی بیش‌حد مشاهده می‌شوند و این عوامل روانی قادرند متابولیسم و وزن بدن را تحت تأثیر قرار دهند. در این بخش، ابتدا به همبستگی بین خودارضایی افراطی و اختلالات روانی مانند افسردگی و اضطراب می‌پردازیم و سپس توضیح می‌دهیم که این حالت‌های روانی چگونه می‌توانند به کاهش وزن یا تغییرات وزن منجر شوند.

چرخه گناه و اضطراب پس از خودارضایی و لاغری

در بسیاری از فرهنگ‌ها و باورهای سنتی، خودارضایی عملی نکوهیده شمرده می‌شود. اگر فردی به لحاظ اعتقادی یا شخصیتی خودارضایی را امری ناپسند بداند اما نتواند در برابر میل به انجام آن مقاومت کند، دچار احساس گناه و عذاب وجدان پس از هر بار خودارضایی خواهد شد. این احساس گناه یک تنش روانی ایجاد می‌کند که می‌تواند خود باعث اضطراب و استرس مداوم شود​.

پارادوکس قضیه این است که خودارضایی در وهله اول ممکن است برای رهایی از استرس انجام شود، اما پس از انجام آن، احساس گناه باعث بازگشت و حتی تشدید استرس می‌گردد. به این ترتیب فرد در یک چرخه معیوب گیر می‌افتد: استرس → خودارضایی برای تسکین → تسکین موقت → احساس گناه → استرس بیشتر → و دوباره تمایل به خودارضایی برای رهایی از این استرس.

این نوسانات روانی می‌توانند به شکل مزمنی محور استرس بدن (همان کورتیزول که پیش‌تر ذکر شد) را فعال نگاه دارند. اضطراب مستمر و تنش روانی اغلب با علائمی در بدن همراه است، مانند بی‌اشتهایی یا مشکلات گوارشی، بی‌خوابی، و کاهش وزن. بسیاری از افراد هنگامی که مضطرب یا افسرده‌اند، تمایل به خوردن غذا را از دست می‌دهند یا رژیم غذایی نامنظمی پیدا می‌کنند. بنابراین اگر خودرارضایی افراطی با اضطراب و افسردگی همراه باشد، می‌تواند از این مسیر منجر به کاهش وزن شود. شایان ذکر است، خود خودارضایی موجب افسردگی نمی‌شود؛

بلکه زمینه‌های روانی فرد (مثل باورهای منفی درباره خودارضایی، تنهایی، یا وجود یک اختلال افسردگی اساسی) ممکن است هم فرد را به خودارضایی اجباری سوق دهد و هم کاهش وزن را توضیح دهد. به عبارت دیگر، عاملی که هم‌زمان موجب خودارضایی و لاغری می‌شود می‌تواند افسردگی یا اضطراب زمینه‌ای باشد و این دو ( خودرارضایی و لاغری ) به‌طور غیرمستقیم مرتبط گردند.

مطالعات بالینی نیز وجود این همبستگی‌ها را تأیید می‌کند. بررسی بیماران مبتلا به رفتار جنسی اجباری نشان داده که میزان قابل توجهی از آنان دچار اختلالات روان‌پزشکی همزمان به‌ویژه افسردگی و اضطراب هستند​. در یک گزارش، افسردگی اساسی یا افسردگی خفیف مزمن (دیستایمی) در حدود ۱۴ نفر از ۳۶ بیمار با رفتار جنسی وسواسی تشخیص داده شد​.

همچنین تنهایی، مشکلات در روابط بین‌فردی و آسیب‌پذیری در برابر استرس در این افراد بیش از حد معمول مشاهده می‌شود​. این یافته‌ها نشان می‌دهد که خودارضایی افراطی اغلب روی یک زمینه روان‌شناختی ناسالم بنا می‌شود؛ یعنی فرد ممکن است برای گریز از احساسات منفی (غم، استرس، خلأ عاطفی) به این رفتار پناه ببرد. طبیعی است که در چنین شرایطی، آن احساسات منفی می‌توانند بر سلامت جسمی نیز اثر بگذارند.

افسردگی از شناخته‌شده‌ترین اختلالاتی است که با تغییر وزن همراه است. در بسیاری از موارد افسردگی شدید، بیماران دچار کاهش اشتها و در نتیجه کاهش وزن می‌شوند (البته در برخی انواع دیگر افسردگی، پرخوری و افزایش وزن رخ می‌دهد). افسردگی با تاثیر بر مدارهای نوروشیمیایی مغز (از جمله کاهش فعالیت سروتونین و دوپامین) می‌تواند انگیزه و لذت فرد را از غذا خوردن کم کند. اگر فردی درگیر خودارضایی افراطی باشد و همزمان علائم افسردگی را نیز تجربه کند

(غمگینی مداوم، خستگی، فقدان علاقه به فعالیت‌های لذت‌بخش دیگر، اختلال خواب)، کاهش وزن او می‌تواند پیامد مستقیم افسردگی‌اش باشد نه خودارضایی. حتی در مورد مثال قبل، احساس گناه پس از خودارضایی را می‌توان یک واکنش افسرده‌وار دانست که شامل سرزنش خود و کاهش حرمت نفس است. چنین حالتی اگر تداوم یابد به افسردگی اساسی نزدیک می‌شود و قادر است چرخه معیوبی از ادامه رفتار اعتیادی و تشدید افسردگی ایجاد کند​. به طور خلاصه، از منظر روان‌شناسی، خودارضایی افراطی بیش از آنکه مستقیماً بدن را لاغر کند، با مشکلات روانی‌ای همراه است که آن مشکلات ممکن است به کاهش وزن منجر شوند.

استرس مزمن و بی‌اشتهایی عصبی ( خودارضایی و لاغری )

استرس مزمن که می‌تواند حاصل عوامل مختلفی باشد (کار، تحصیل، مشکلات عاطفی و حتی استرس ناشی از اعتیاد جنسی)، روی محور هیپوتالاموس-هیپوفیز-فوق کلیه اثر گذاشته و ترشح کورتیزول را افزایش می‌دهد. همان‌طور که در بخش هورمونی اشاره شد، کورتیزول می‌تواند در برخی افراد اشتها را کاهش دهد. به علاوه، استرس شدید مداوم گاهاً به سندرومی به نام بی‌اشتهایی عصبی موقت منجر می‌شود که در آن فرد بدون آنکه نیت کاهش وزن داشته باشد، در اثر اضطراب مدام غذای کافی نمی‌خورد و وزن کم می‌کند.

کسانی که رفتار جنسی وسواسی دارند و از این وضعیت خود شرمنده و مضطرب‌اند، عملاً در معرض چنین خطری قرار می‌گیرند. جالب است بدانیم همان‌گونه که در اعتیاد به مواد مخدر یا قماربازی بیمارگونه، فرد ممکن است از تغذیه و سلامت خود غافل شود، در اعتیاد جنسی نیز الگوی مشابهی دیده می‌شود؛ یعنی تمام فکر و ذکر فرد ممکن است معطوف به عمل جنسی بعدی باشد و نسبت به نیازهای جسمی دیگر (مانند وعده‌های غذایی منظم یا استراحت کافی) بی‌توجه گردد. این غفلت از خودمراقبتی در درازمدت می‌تواند موجب کاهش وزن و ضعف بنیه شود.

از سوی دیگر، برخی افراد برای مقابله با استرس یا احساسات منفی به پرخوری عصبی روی می‌آورند (که می‌تواند باعث چاقی شود). در زمینه خودارضایی افراطی نیز چنین دو الگوی رفتاری متضاد می‌تواند رخ دهد: بعضی افراد ممکن است بعد از خودارضایی دچار احساس گناه شده و برای تسکین خود به غذا خوردن پناه برند، که در این صورت افزایش وزن رخ می‌دهد؛ اما برخی دیگر به قدری درگیر افکار جنسی و تنش‌های ناشی از آن هستند که میل به غذا را از دست می‌دهند و کاهش وزن پیدا می‌کنند.

بنابراین تأثیر روان‌شناختی خودارضایی افراطی بر وزن در افراد مختلف می‌تواند متفاوت باشد. آنچه مسلم است، حفظ سلامت روانی (مدیریت استرس، درمان افسردگی و اضطراب) نقش کلیدی در تنظیم وزن و اشتهای سالم دارد. در بسیاری از موارد، درمان مشکل زمینه‌ای روانی منجر به بهبود همزمان در رفتار اعتیادی جنسی و وضعیت تغذیه و وزن بیمار می‌شود​. به عنوان مثال، در گزارشی که ذکر شد، درمان یک بیمار مبتلا به افسردگی و رفتار جنسی اجباری با fluoxetine (یک داروی مهارکننده بازجذب سروتونین) و روان‌درمانی، به بهبود هر دو مشکل انجامید​.

تاثیر روابط اجتماعی و سبک زندگی

خودرارضایی افراطی اغلب به انزوا و دوری از فعالیت‌های اجتماعی منجر می‌شود. فردی که بخش عمده‌ای از زمان خود را صرف این کار می‌کند ممکن است از معاشرت با دوستان، شرکت در فعالیت‌های بیرون از خانه یا ورزش دسته‌جمعی باز بماند. انزوا و تنهایی خود یک عامل خطر برای افسردگی است​ و همان‌طور که گفته شد افسردگی می‌تواند کاهش وزن را در پی داشته باشد. افزون بر این، سبک زندگی کم‌تحرک (sedentary) که گاه با اعتیاد به پورنوگرافی و خودارضایی مداوم همراه است، می‌تواند ترکیب بدنی فرد را تغییر دهد.

چنین فردی ممکن است ساعت‌های طولانی جلوی صفحه نمایش بنشیند و در نتیجه فعالیت بدنی‌اش بسیار کم شود. کم‌تحرکی مزمن به تحلیل عضلات و کاهش آمادگی جسمانی می‌انجامد. ممکن است وزن کل بدن خیلی تغییر نکند یا حتی افزایش یابد (به دلیل تجمع چربی ناشی از کم‌تحرکی)، اما بدن نرم و ضعیف می‌شود و فرد احساس می‌کند لاغر و بی‌جان شده است چون توده‌ی عضلانی خود را از دست می‌دهد.

به طور کلی، وضعیت روانی و سبک زندگی ناشی از خودارضایی افراطی عامل مهمی در تغییر وزن است. برخلاف خودارضایی متعادل که معمولاً آسیبی ندارد، نوع افراطی آن اغلب علامتی از یک مشکل بزرگ‌تر در زندگی فرد است (چه تنهایی، چه افسردگی، چه فرار از مشکلات دیگر) و تا زمانی که آن مشکل ریشه‌ای حل نشود، عوارضی چون کاهش یا افزایش وزن نیز ممکن است ادامه یابد.

در پایان این بخش تأکید می‌کنیم که اگر کسی همزمان دچار کاهش وزن شدید و غیرعمدی و رفتارهای جنسی کنترل‌نشده است، ضروریست هم از لحاظ پزشکی و هم از لحاظ روان‌شناختی مورد ارزیابی قرار گیرد؛ چرا که کاهش وزن ناگهانی می‌تواند علل جسمی دیگری نیز داشته باشد و نباید صرفاً به خودارضایی نسبت داده شود. اما در صورتی که علت اصلی روان‌شناختی باشد، درمان‌های روان‌پزشکی و روان‌درمانی با بهبود سلامت روان، به بهبود وضعیت تغذیه و وزن نیز کمک خواهند کرد.

پسر لاغر در حال وزنه زدن در باشگاه

دیدگاه نوروپسیکولوژی: اثر خودارضایی افراطی بر مغز و رفتار

سیستم عصبی و مغز انسان نقش مرکزی در رفتارهای جنسی و اعتیادی دارد. هر فعالیت لذت‌بخش (از جمله ارگاسم) با تغییراتی در سطح نوروترنسمیترها (انتقال‌دهنده‌های عصبی) مانند دوپامین و سروتونین همراه است. درک ارتباط بین خودارضایی و لاغری ناقص خواهد بود مگر آنکه تأثیرات مغزی این رفتار را نیز بررسی کنیم. در این بخش، به سیستم پاداش مغز و تغییرات نوروترنسمیتری ناشی از خودارضایی مکرر می‌پردازیم و توضیح می‌دهیم چگونه این تغییرات می‌توانند بر خلق‌وخو، انگیزه و در نهایت بر عادات مرتبط با غذا و وزن اثرگذار باشند.

دوپامین: شمشیر دو لبه لذت و انگیزه

دوپامین یک ماده‌ی شیمیایی کلیدی در مغز است که مسئول ایجاد احساس لذت و تقویت (reward) رفتارهاست. هر گاه ما کاری لذت‌بخش انجام می‌دهیم (مثلاً خوردن غذای خوشمزه، بازی کردن، رابطه جنسی)، دوپامین در ساختارهایی از مغز مانند استریاتوم شکمی (هسته‌ی اکامبنس) آزاد می‌شود و به ما احساس پاداش می‌دهد. این سیستم پاداش به بقا و تکرار رفتارهای سودمند کمک می‌کند. در مورد فعالیت جنسی، دوپامین نقش پررنگی در ایجاد میل جنسی (libido) و همچنین احساس سرخوشی حین ارگاسم دارد.

هنگام خودارضایی و تماشای محتوای محرک (پورنوگرافی)، دوپامین در مغز افزایش می‌یابد و با رسیدن به ارگاسم، یک سیل دوپامین و اندورفین آزاد می‌شود که احساس لذت شدید و رهایی را به همراه دارد. اما بلافاصله پس از ارگاسم، سطح دوپامین افت می‌کند و دوره‌ی refractory (فرونشینی) آغاز می‌شود که در آن حساسیت به تحریک کاهش می‌یابد. بدن برای مدتی نیاز دارد تا ذخایر نوروترنسمیترها را بازیابی کند. در این دوره ممکن است فرد احساس خلاء یا بی‌حوصلگی کند، احساسی که برخی آن را به نوعی “افسردگی پس از سکس” تعبیر می‌کنند.

البته این حالت معمولاً زودگذر است. اما اگر فرد چندین بار پشت سر هم ارگاسم داشته باشد، ممکن است این تخلیه مکرر دوپامین باعث شود مغز به طور موقت با کمبود دوپامین مواجه گردد و در نتیجه حالت بی‌حسی، رخوت یا حتی تحریک‌پذیری عصبی پس از آن ایجاد شود.

مشکل اساسی‌تر زمانی رخ می‌دهد که رفتار خودارضایی حالت اعتیادی پیدا کند. در اعتیاد به هر محرکی (مواد مخدر، الکل، قمار و حتی پورنوگرافی)، سیستم پاداش مغز دچار سازگاری (tolerance) و حساسیت‌زدایی می‌شود. یعنی برای دستیابی به همان میزان لذت قبلی، هر بار محرک بیشتری نیاز است، زیرا گیرنده‌های دوپامین در مغز با تحریک مکرر، تنظیم کاهشی می‌شوند. مطالعات تصویربرداری مغزی نشان داده که در افراد مبتلا به رفتار جنسی اجباری، الگوی فعالیت مغز شباهتی قابل توجه به افراد معتاد به مواد مخدر دارد​.

در یک پژوهش توسط دانشگاه کمبریج، مردان مبتلا به اعتیاد به پورنوگرافی در مواجهه با تصاویر و ویدیوهای شهوانی، فعال‌سازی بیشتری در نواحی پاداش مغز (از جمله استریاتوم شکمی، سینگولیت قدامی پشتی و آمیگدال) نسبت به افراد سالم نشان دادند​. این همان نواحی است که در معتادان به کوکائین یا سایر مواد هنگام دیدن نشانه‌های مربوط به ماده مخدر فعال می‌شود​. جالب آن‌که این افراد محرک‌های جنسی را بیشتر “می‌خواستند” تا این‌که از آن “لذت ببرند” – وضعیتی که به آن motivation without enjoyment می‌گویند و در نظریه‌های اعتیاد (مانند نظریه حساسیت انگیزشی) شناخته شده است​.

این بدین معناست که اشتیاق شدید به انجام خودارضایی وجود دارد بدون اینکه لزوماً لذت و رضایت پایدار حاصل شود. چنین الگویی سبب می‌شود فرد مکرراً رفتار را تکرار کند به امید کسب لذت، ولی هربار شاید ناکام‌تر از قبل باشد.

اثرات این تغییرات دوپامینی بر سایر جنبه‌های زندگی قابل توجه است. کاهش حساسیت سیستم پاداش منجر به آنهدونیا (ناتوانی در احساس لذت) در فعالیت‌های روزمره می‌شود. چیزهایی که قبلاً خوشایند بودند (مانند غذا خوردن، معاشرت، ورزش یا سرگرمی‌های دیگر) ممکن است برای فرد معتاد به پورن/خودرارضایی بی‌مزه شوند، چرا که مغز او به تحریک بسیار قوی‌تری عادت کرده است. در نتیجه، چنین فردی ممکن است علاقه به غذا خوردن یا آشپزی کردن را از دست بدهد چون در مقایسه با هیجان جنسی مداوم، غذا برایش کمرنگ شده است.

این می‌تواند به کاهش اشتها و دریافت کالری ناکافی بینجامد. حتی اگر فرد به قدر کافی غذا بخورد، انگیزه برای دیگر فعالیت‌های سالم کاهش می‌یابد – مثلاً ممکن است تمایلی به خرید مواد غذایی سالم، تهیه غذای خانگی یا ورزش نداشته باشد. بدیهی است که پیامد این سبک زندگی می‌تواند کاهش وزن و ضعف عمومی یا بالعکس تغذیه ناسالم و سوءتغذیه پنهان باشد.

از سوی دیگر، دوپامین نقش مهمی در انگیزه و تحرک بدنی نیز دارد. کمبود فعالیت دوپامینرژیک (که در فاز پس از ارگاسم یا به دنبال اعتیاد طولانی‌مدت ایجاد می‌شود) با بی‌حالی، خستگی مزمن و کاهش انگیزه برای حرکت همراه است. فرد ممکن است احساس کند حوصله‌ی بیرون رفتن یا ورزش کردن ندارد و ترجیح می‌دهد در منزل بماند.

این وضعیت در کنار تغذیه نامناسب، به مرور به تحلیل عضلات و کاهش وزن سالم (توده بدون چربی) منجر می‌شود. برخی افراد معتاد به خودارضایی گزارش می‌کنند که مدام احساس خستگی می‌کنند و توان سابق را در کارهای روزانه ندارند – این احساس می‌تواند تا حدی ناشی از همین تغییرات نوروترنسمیتری باشد. در موارد حاد، حتی شباهتی با سندروم خستگی مزمن پیدا می‌کند که در آن فرد با وجود استراحت، همواره کسل و بی‌انرژی است.

 

مطالعه پیشنهادی:
برای درک بهتر از نحوه صحیح مدیریت میل جنسی، توصیه می‌کنیم مقاله

آموزش صحیح خودارضایی

را نیز حتماً بخوانید.

 

سروتونین و حالت‌های پس از ارگاسم

سروتونین یکی دیگر از انتقال‌دهنده‌های عصبی مهم است که بیشتر به تنظیم خلق‌وخو، احساس رضایت و آرامش مرتبط است. هنگام ارگاسم، علاوه بر دوپامین، سطح سروتونین و همچنین اکسی‌توسین در مغز افزایش می‌یابد. این مواد شیمیایی به ایجاد احساس رضایت و صمیمیت پس از رابطه جنسی کمک می‌کنند. سروتونین بالا معمولاً باعث کاهش اشتها می‌شود (برخلاف دوپامین که گاهی میل به غذاهای لذت‌بخش را بالا می‌برد). به همین دلیل است که پس از یک ارگاسم رضایت‌بخش، فرد ممکن است برای مدتی احساس سیری و کم‌اشتهایی کند <>درست مانند احساسی که بعد از یک وعده غذای مفصل داریم.

در خودارضایی افراطی، که فرد ممکن است چندین بار در روز ارگاسم داشته باشد، ممکن است سروتونین مکرراً در مقادیر بالا ترشح شود. این می‌تواند سیگنال‌های اشتها را در مغز مختل کند. البته بدن سازوکارهای تعادلی دارد و سروتونین نیز همچون دوپامین دچار تنظیم مجدد می‌شود؛ اما اگر فرد بلافاصله پس از رفع اثر ارگاسم قبلی، مجدداً تحریک و ارگاسم دیگری را ایجاد کند، عملاً مغز را در معرض نوسانات پیاپی سروتونین قرار می‌دهد.

آثار دقیق این وضعیت بر اشتها در پژوهش‌ها کمتر بررسی شده، اما از آنجا که سروتونین و مراکز سیری در هیپوتالاموس ارتباط دارند، می‌توان تصور کرد که پرتحریکی این مسیر ممکن است الگوی گرسنگی/سیری را نامنظم کند.

به علاوه، اکسی‌توسین که هورمون محبت و پیوند است، پس از ارگاسم افزایش می‌یابد و حالت آرامش و خواب‌آلودگی ایجاد می‌کند. اکسی‌توسین برخلاف کورتیزول، حالت آنتی‌استرس دارد و می‌تواند فشار خون و اضطراب را کاهش دهد. در یک حد متعادل، این هورمون مفید است؛ اما در خودارضایی افراطی، ترشح مکرر اکسی‌توسین می‌تواند فرد را بیش از حد آرام و خواب‌آلود کند به طوری که بخش زیادی از روز را در حالت کرختی بگذراند. این کرختی ممکن است با صرف‌نظر کردن از فعالیت‌های فیزیکی و کاهش متابولیسم همراه شود.

در واقع، بدن در بیشتر ساعات در حالت استراحت و ریکاوری پس از ارگاسم قرار می‌گیرد به جای آنکه فعالیت پویایی داشته باشد. نتیجه‌ی چنین الگویی ممکن است ضعف عضلانی و کاهش سطح آمادگی جسمی باشد.

نکته قابل توجه دیگر، سندروم نادر “بیماری پس از ارگاسم” (Post-Orgasmic Illness Syndrome یا POIS) است که در برخی مردان گزارش شده است. این سندروم یک واکنش آلرژیک یا ایمنی به مایع منی خود فرد تلقی می‌شود که باعث می‌شود بیمار بلافاصله پس از انزال دچار علائم شبه آنفولانزا (خستگی شدید، درد عضلانی، کاهش تمرکز، حتی تب و آبریزش) شود​.

اگرچه POIS بسیار کمیاب است و مکانیسم آن متفاوت از بحث ماست، اما ذکر آن از این جهت مفید است که نشان دهد ارگاسم می‌تواند در شرایط خاصی واقعاً به احساس بیماری جسمی و ضعف بیانجامد. در اغلب افراد، چنین حالتی رخ نمی‌دهد؛ ولی برخی شاید پس از دفعات زیاد انزال در یک مدت کوتاه، احساس کنند “حالت سرماخوردگی” یا ضعف عمومی دارند – این می‌تواند ناشی از ترکیبی از خستگی عصبی، تغییرات ایمنی و کم‌آبی بدن باشد.

تغییرات شناختی و رفتاری

خودرارضایی افراطی علاوه بر تاثیر بر سیستم پاداش، می‌تواند برخی عملکردهای شناختی را نیز تحت تأثیر قرار دهد. شواهد نشان می‌دهد کنترل اجرایی مغز (که در قشر پیش‌پیشانی انجام می‌شود) در اعتیادهای رفتاری دچار اختلال می‌شود. به بیان ساده‌تر، توانایی فرد برای تصمیم‌گیری منطقی و اعمال “ترمز” روی تکانه‌ها کاهش می‌یابد. در نتیجه، شخص ممکن است برنامه روزانه منظم خود را کنار بگذارد؛

مثلاً به جای صرف زمان برای پخت غذای سالم یا صرف ناهار با همکاران، در اتاقش بماند و به رفتار اعتیادی مشغول شود. این بی‌نظمی در زندگی می‌تواند شامل به‌هم‌ریختن زمان غذا خوردن، خوابیدن در ساعات نامعمول (مثلاً تا دیروقت بیدار ماندن برای خودارضایی و سپس خواب آلود بودن روز بعد) و حذف فعالیت‌های بدنی مفید باشد. مجموع این تغییرات رفتاری به صورت ثانویه بر سلامت جسمی از جمله وزن اثر می‌گذارد.

برای مثال، اختلال خواب که ممکن است در اثر خودارضایی شبانگاهی مفرط ایجاد شود، خود عاملی برای تغییر وزن است. کم‌خوابی مزمن می‌تواند متابولیسم را مختل کند، حساسیت به انسولین را کاهش دهد و هورمون‌های تنظیم‌کننده اشتها (لپتین و گرلین) را نامتعادل نماید. نتیجه‌ی معمول کم‌خوابی، افزایش اشتها به غذاهای پرکالری و در بلندمدت افزایش وزن است؛

اما در برخی افراد، بی‌خوابی منجر به کاهش وزن و تحلیل عضلانی نیز شده است، به‌ویژه اگر با اضطراب همراه باشد. در هر دو حالت، خواب ناکافی سلامت بدن را به خطر می‌اندازد. اگر کسی به دلیل اعتیاد به پورن و خودارضایی، تا نیمه‌های شب بیدار بماند، نه تنها دچار خستگی روزبعد و مشکلات تمرکز می‌شود، بلکه ممکن است الگوی اشتهایش نیز مختل گردد (مثلاً صبحانه نخورد، در عوض نیمه‌شب تنقلات بخورد و …). این سبک زندگی متزلزل می‌تواند ظرف چند ماه به تغییرات وزن منجر شود.

خلاصه این که در سطح نوروپسیکولوژی، خودارضایی افراطی با سازوکارهایی مشابه دیگر اعتیادها، شیمی مغز و رفتار فرد را تحت تاثیر قرار می‌دهد. دوپامین بالا و سپس کاهش حساسیت به آن، سروتونین و اکسی‌توسین نوسانی، اختلال در کنترل پیش‌پیشانی و الگوهای رفتاری ناسالم، دست به دست هم می‌دهند و می‌توانند روی وضعیت تغذیه‌ای و بدنی فرد اثر منفی داشته باشند. البته باز تأکید می‌کنیم که این اثرات غیرمستقیم‌اند؛ یعنی مغز ما مستقیماً فرمان “لاغر شدن به خاطر خودارضایی” صادر نمی‌کند، بلکه شرایطی ایجاد می‌شود که فرد ممکن است خود را در معرض کاهش وزن قرار دهد.

پسر لاغر و افسرده در اتاقی تاریک

سایر جنبه‌های فیزیولوژیکی موثر بر خودارضایی و لاغری

فراتر از مباحث هورمونی، روانی و مغزی که مطرح شد، جنبه‌های عمومی‌تری از سلامت جسمانی نیز در زمینه خودارضایی افراطی قابل ذکر است. هرچند تأکید ما بر ارتباط خودارضایی و لاغری است، اما برای تکمیل بحث به چند نکته فیزیولوژیک دیگر می‌پردازیم که به‌طور غیرمستقیم می‌توانند مطرح شوند:

  • سیستم ایمنی و سلامت عمومی: فعالیت جنسی متعارف (شامل خودارضایی در حد اعتدال) ممکن است اثرات مثبتی بر سیستم ایمنی داشته باشد. برخی مطالعات کوچک نشان داده‌اند که ارگاسم می‌تواند به طور موقت تعداد گلبول‌های سفید را افزایش دهد یا سطوح پادتن‌هایی مثل IgA را بالا ببرد. این تاثیرات می‌تواند به تقویت ایمنی بدن در کوتاه‌مدت کمک کند، هرچند بسیار گذراست. از سوی دیگر، خودارضایی افراطی اگر با سوءتغذیه و استرس همراه شود، ممکن است مقاومت ایمنی فرد را کاهش دهد (چون استرس مزمن و کمبود مواد مغذی عملکرد ایمنی را تضعیف می‌کنند). تاکنون پژوهش مستقیمی مبنی بر اینکه خودارضایی افراطی به عفونت‌ها یا ضعف ایمنی منجر شود وجود ندارد. تنها مورد خاص، سندرم بیماری پس از ارگاسم (POIS) است که پیش‌تر ذکر شد و یک واکنش آلرژیک نادر است. در مجموع، نه‌تنها خودارضایی (در حد معمول) سیستم ایمنی را تضعیف نمی‌کند، بلکه می‌تواند با کاهش استرس به بهبود ایمنی کمک نماید. در حالت افراطی نیز اثر منفی احتمالی آن بر ایمنی عمدتاً به واسطه عوامل جانبی (استرس، ضعف تغذیه) خواهد بود نه خود انزال.

  • سلامت پروستات و دستگاه تناسلی: یکی از باورهای رایج این است که انزال مکرر ممکن است به پروستات آسیب بزند یا بر عکس، برای آن مفید باشد. تحقیقات در این زمینه کمی متناقض بوده‌اند. برخی مطالعات گذشته پیشنهاد کرده‌اند که انزال منظم می‌تواند خطر ابتلا به سرطان پروستات را در سنین بالا کاهش دهد. به عنوان نمونه، یک مطالعه در سال ۲۰۲۳ (مطالعه CAPLIFE) روی صدها مرد میانسال نشان داد آن‌هایی که در سال‌های اخیر دفعات انزال کمتری داشتند، ریسک بالاتری برای سرطان پروستات نشان دادند. البته این یک رابطه‌ی همبستگی است و لزوماً به معنای علت و معلول نیست؛ ممکن است وضعیت سلامت عمومی یا هورمون‌های افراد بر هر دو (میل جنسی و سرطان) تأثیر گذاشته باشد. در هر حال، هیچ شواهدی دال بر اینکه خودارضایی افراطی باعث بیماری پروستات شود وجود ندارد. برعکس، تخلیه منی از پروستات به طور منظم می‌تواند از راکد شدن ترشحات پروستات جلوگیری کند. از منظر سلامت باروری نیز، خودارضایی معمولاً مشکلی ایجاد نمی‌کند. انزال مکرر ممکن است موقتاً تعداد اسپرم‌های زنده در هر انزال را کاهش دهد، اما بدن به سرعت اسپرم‌های جدید تولید می‌کند و اثری بر باروری در درازمدت ندارد. البته اگر مردی دقیقا در زمانی که قصد بارورسازی همسرش را دارد هر روز چندین‌بار خودارضایی کند، ممکن است موقتاً تعداد اسپرم‌های هر بار انزال او کمتر از حد بهینه باشد؛ اما این وضعیت با چند روز فاصله‌گذاری به حالت طبیعی برمی‌گردد.

  • کم‌آبی و تعادل الکترولیت: خودارضایی مانند هر فعالیت فیزیکی می‌تواند با تعریق و از دست دادن مقداری مایعات همراه باشد. هر انزال نیز چند میلی‌لیتر مایع حاوی آب و الکترولیت را از بدن دفع می‌کند. در مجموع، این مقادیر آنقدر نیست که به کم‌آبی قابل توجه منجر شود، مگر آن‌که فرد طی دفعات مکرر در مدت کوتاه مایعات کافی ننوشد. اگر کسی در اثر افراط، دچار کم‌آبی خفیف شود (مثلاً خشکی دهان، سردرد یا سرگیجه‌ی nhẹ احساس کند)، نوشیدن آب و مایعات می‌تواند به سرعت وضعیت را بهبود بخشد. وزنی که در اثر از دست دادن مایعات از طریق انزال و تعریق کم می‌شود، صرفاً وزن آب است و جایگزین می‌شود؛ تأثیری بر کاهش بافت چربی یا عضله ندارد.

  • پوست و مو: از قدیم شایعاتی وجود داشته که خودارضایی باعث جوش صورت یا ریزش مو می‌شود. این‌ها ارتباطی با موضوع خودارضایی و لاغری ندارند، اما ذکرشان برای رفع ابهام مفید است. تحقیقات علمی نشان می‌دهد *خودرارضایی نقشی در آکنه (جوش) یا طاسی مردانه ندارد. جوش‌های دوران بلوغ بیشتر به تغییرات هورمونی (به ویژه آندروژن‌ها) و مسائل بهداشتی مربوطند و خودارضایی تأثیری بر آنها ندارد. ریزش مو نیز عمدتاً ژنتیکی و وابسته به هورمون دی‌هیدروتستوسترون (DHT) است. خودارضایی سطح DHT را بالا نمی‌برد به شکلی که موجب ریزش مو شود. همچنین برخلاف برخی تصورات نادرست، *خودرارضایی باعث انحنای غیرطبیعی آلت یا کوچک شدن اندام تناسلی نمی‌شود. اینها همگی در زمره باورهای غلطی بودند که در گذشته رواج داشتند و هیچ پشتوانه علمی ندارن​.

  • دستگاه قلبی‌عروقی: فعالیت جنسی نوعی ورزش قلبی-عروقی ملایم برای بدن است. ضربان قلب و فشارخون حین برانگیختگی و ارگاسم افزایش می‌یابد و تنفس تندتر می‌شود. در افراد سالم، این پاسخ طبیعی می‌تواند مفید باشد و شبیه یک ورزش سبک عمل کند. در حد متعارف، خودارضایی احتمالاً اثری خنثی یا اندکی مفید بر سلامت قلبی دارد (از طریق کاهش استرس و سوزاندن مختصر کالری). در حالت افراطی، یعنی اگر فرد به دفعات زیاد پشت سر هم ارگاسم داشته باشد، ممکن است احساس کوفتگی یا تپش قلب پیدا کند که ناشی از فعالیت مکرر سمپاتیک است. اگر سابقه بیماری قلبی وجود نداشته باشد، بعید است این امر خطری ایجاد کند، ولی به هر حال خستگی قلبی و عصبی از عوارض افراط در هر فعالیتی (از جمله فعالیت جنسی) است و بدن برای بازیابی نیاز به استراحت دارد.

با در نظر گرفتن همه این جنبه‌ها، می‌توان گفت از منظر فیزیولوژی عمومی، خودارضایی افراطی عمدتاً از دو طریق بر وضعیت جسمی اثر می‌گذارد: نخست جایگزین شدن به جای عادات سالم (ورزش، خواب کافی، تغذیه مناسب) و دوم ایجاد استرس و فرسایش عصبی.

خود عمل انزال مکرر به‌تنهایی عامل بیماری‌زا یا لاغرکننده نیست، اما عوارض جانبی سبک زندگی ناشی از آن می‌تواند مشکلاتی ایجاد کند. نکته مهم این است که *تقریباً هیچ‌کدام از افسانه‌های قدیمی درباره زیان‌های وحشتناک خودارضایی از نظر علمی تأیید نشده‌اند. نه نابینایی می‌آورد، نه دیوانگی، نه ناتوانی جنسی دائمی، و نه مرگ و میر زودرس. بنابراین اگر صحبت از عوارض می‌شود، باید با دقت و بر پایه شواهد باشد و بیشتر حالت افراطی و اعتیادی این رفتار مد نظر است.

خودارضایی و لاغری

جمع‌بندی و نتیجه‌گیری انجام خودارضایی و لاغری

در این مقاله به طور مفصل جوانب مختلف ارتباط خودارضایی و لاغری را بررسی کردیم. برای جمع‌بندی، موارد کلیدی زیر قابل ذکر است:

  • خودرارضایی در حد متعارف بخشی طبیعی از رفتار جنسی انسان است و به‌تنهایی عارضه جسمی مشخصی از جمله کاهش وزن به همراه ندار. تحقیقات پزشکی نشان داده‌اند که خودارضایی متعادل نه سطح هورمون تستوسترون را به طور پایدار کاهش می‌ده، نه موجب ضعف عمومی یا تحلیل عضلانی می‌شو، و نه عوارضی چون ناباروری، ریزش مو یا مشکلات پوستی ایجاد می‌کن​د​. برعکس، ممکن است فوایدی مانند کاهش استرس، بهبود خلق‌وخو و کمک به خواب بهتر داشته باشد.

  • خودرارضایی افراطی (که با عناوینی مثل “اعتیاد به خودارضایی” یا “اعتیاد جنسی” نیز شناخته می‌شود) بیشتر به شکل غیرمستقیم می‌تواند بر وضعیت جسمی از جمله وزن اثر بگذارد. در این حالت، مشکل اصلی ماهیت اجباری و کنترل‌ناپذیر رفتار و عوامل روانی زمینه‌ای آن است. خودارضایی افراطی معمولاً با استرس روانی، افسردگی، اضطراب یا تنهایی همراه است. این حالات روانی می‌توانند به نوسان اشتها و وزن منجر شوند. برای مثال، فرد افسرده ممکن است اشتهای خود را از دست بدهد و وزن کم کند، یا فرد مضطرب دچار بی‌اشتهایی و مشکلات گوارشی شود. همچنین احساس گناه و شرمساری از رفتار جنسی افراطی خود می‌تواند نوعی استرس مزمن ایجاد کند که به کاهش وزن دامن می‌زند (نوعی خودارضایی و لاغری عصبی).

  • از دیدگاه هورمونی و فیزیولوژیک، خودارضایی افراطی می‌تواند الگوی ترشح هورمون‌های استرس (مانند کورتیزول) را تغییر دهد. پژوهش‌ها نشان داده‌اند مردانی که رفتار جنسی بیش‌کنترل‌نشده دارند، در تست‌های مهار محور استرس، همچنان سطوح بالاتری کورتیزول و ACTH نشان می‌دهند. این وضعیت شبیه چیزی است که در افراد معتاد به مواد یا مبتلایان به افسردگی دیده می‌شود. کورتیزول بالا به مرور می‌تواند به علائمی نظیر کاهش توده عضلانی بدون چربی (ماهیچه) و تغییر توزیع چربی بدن منجر شود. البته اثر کورتیزول بر وزن دوگانه است و در برخی افراد ممکن است باعث افزایش وزن (تجمع چربی شکمی) نیز بشود. نکته آن است که اختلال در تعادل هورمونی شاخصی از فشار جسمی-روانی بر بدن است که خودارضایی اجباری می‌تواند یکی از علل آن باشد.

  • از منظر عصب‌شناختی، اعتیاد رفتاری به پورنوگرافی و خودارضایی با تغییراتی در سیستم پاداش مغز همراه است. حساسیت‌زدایی از مسیر دوپامین باعث کاهش انگیزه برای دیگر لذات طبیعی (مانند غذا خوردن سالم) می‌شود. به علاوه، خستگی عصبی پس از ارگاسم‌های مکرر و افت موقت نوروترنسمیترهایی چون دوپامین و نورآدرنالین می‌تواند احساس بی‌حالی و ضعف ایجاد کند. این وضعیت اگر تقریباً دائمی شود، فرد را به سوی سبک زندگی کم‌تحرک و بی‌اشتها سوق می‌دهد که پیامد آن لاغری و تحلیل عضلات است. همچنین این افراد ممکن است از فعالیت‌های اجتماعی و ورزشی فاصله بگیرند و وقت زیادی را تنها در اتاق سپری کنند؛ عاملی که به تنهایی ریسک مشکلات جسمی (از جمله کاهش یا افزایش وزن ناسالم) را بالا می‌برد.

  • تمایز بین اثر مستقیم و غیرمستقیم: بسیار مهم است که روشن شود خودرارضایی به شکل مستقیم مکانیزمی برای لاغر کردن بدن ندارد. بدن انسان در هر انزال مقدار بسیار کمی کالری و مواد مغذی از دست می‌دهد که به سادگی جبران می‌شود. به علاوه، دستگاه هورمونی و تناسلی طوری تکامل یافته که خود را بازسازی می‌کند و با فعالیت روزانه تطابق دارد. بنابراین اگر فردی صرفاً به خاطر چند بار خودارضایی در هفته لاغر شده باشد، باید به دنبال علل دیگری گشت. در عین حال، خودرارضایی افراطی علامتی است که ممکن است با یک سبک زندگی ناسالم و مشکلات روان‌پزشکی همراه باشد و این مجموعه عوامل است که می‌تواند کاهش وزن را توجیه کند. به بیان دیگر، در چنین مواردی خودارضایی و لاغری علت بلافصل نیستند بلکه هم‌نشانه یا تسهیل‌کننده عواملی است که وزن را تحت تأثیر قرار می‌دهند.

  • نتایج تحقیقات علمی: مرور منابع علمی نشان می‌دهد تاکنون *شواهد معتبری مبنی بر زیان جسمانی مستقیم خودارضایی (حتی پرتکرار) به دست نیامده است. در مقابل، آسیب‌ها و پیامدهای منفی عمدتاً در حوزه روانی-اجتماعی یا به صورت اثرات غیرمستقیم فیزیولوژیک بوده‌اند. اگر فردی به واسطه این رفتار دچار اختلال در کار، تحصیل، روابط و سلامت روان شود، مسلم است که سلامت بدنی‌اش نیز از این بحران بی‌نصیب نمی‌ماند. بنابراین، برخورد علمی و درمانی با خودارضایی افراطی باید معطوف به اصلاح سبک زندگی و درمان مسائل روان‌شناختی مرتبط باشد. در این مسیر، ممکن است بهبود وضعیت تغذیه، بازگشت اشتها و تعدیل وزن نیز حاصل گردد.

سخن پایانی: خودارضایی و لاغری ، اگرچه در نگاه اول دو مقوله جدا به نظر می‌آیند، می‌توانند در بستر وضعیت کلی سلامت فرد به هم مرتبط شوند. مهم است به یاد داشته باشیم که بدن و ذهن ما همچون یک شبکه در هم تنیده عمل می‌کنند. رفتارهای اعتیادی – چه خوردن افراطی، چه نخوردن (بی‌اشتهایی عصبی)، چه مصرف مواد و چه خودارضایی اجباری – همواره دو روی سکه دارند:

روی روانی و روی جسمانی. شواهد کنونی نشان می‌دهد خودرارضایی افراطی بیشتر به واسطه تاثیر بر روان، سبک زندگی و هورمون‌های استرس است که با تغییر وزن ارتباط می‌یابد، نه از طریق مکانیسم مستقیمی در اندام‌ها. در نتیجه، برای جلوگیری از چنین پیامدهایی، باید به سلامت روان، مدیریت استرس و اعتدال در رفتارهای جنسی توجه کرد. این کار نه تنها به حفظ وزن متعادل کمک می‌کند بلکه کیفیت زندگی و سلامت کلی فرد را بهبود می‌بخشد.

سوالات متداول

  1. آیا خودارضایی باعث لاغری می‌شود؟
    خیر، خودارضایی در حالت متعادل باعث لاغری نمی‌شود، اما افراط در آن ممکن است به‌طور غیرمستقیم باعث ضعف جسمی شود.

  2. خودارضایی چه تأثیری بر عضلات و قدرت بدنی دارد؟
    در حالت طبیعی تأثیری ندارد، ولی خودارضایی افراطی ممکن است انرژی بدن را تحلیل ببرد و باعث احساس خستگی شود.

  3. آیا کاهش وزن ناخواسته می‌تواند ناشی از خودارضایی زیاد باشد؟
    بله، در برخی افراد، خودارضایی افراطی با کاهش اشتها، بی‌خوابی یا افسردگی همراه است که ممکن است به کاهش وزن منجر شود.

  4. آیا خودارضایی باعث ناباروری یا ضعف جنسی می‌شود؟
    خیر، در حال حاضر شواهد علمی کافی برای اثبات این ادعا وجود ندارد. ناباروری معمولاً علل دیگری دارد.

  5. آیا ترک خودارضایی می‌تواند باعث افزایش وزن یا بهبود انرژی شود؟
    در برخی افراد، کاهش افراط در خودارضایی با بهبود خلق‌وخو، افزایش تمرکز و بازگشت انرژی همراه است.

منابع معتبر انگلیسی مقاله ی خودارضایی و لاغری
  1. Nichols, H. (2025). Masturbation side effects: Myths and facts. Medical News Toda​medicalnewstoday.commedicalnewstoday.com】.

  2. Ajmera, R. (2022). Masturbation — How Does It Affect Your Health? Healthlin​healthline.comhealthline.com】.

  3. Jewell, T. (2023). What’s the Connection Between Masturbation and Testosterone? Healthlin​healthline.comhealthline.com】.

  4. Chatzittofis, A., Arver, S., Öberg, K., Hallberg, J., Nordström, P., & Jokinen, J. (2016). HPA axis dysregulation in men with hypersexual disorder. Psychoneuroendocrinology, 63, 247-25​news.ki.senews.ki.se】.

  5. Voon, V., Mole, T.B., Banca, P., et al. (2014). Neural correlates of sexual cue reactivity in individuals with and without compulsive sexual behaviours. PLoS ONE, 9(7): e10241cam.ac.uk

  6. Black, D.W., Kehrberg, L.L., Flumerfelt, D.L., & Schlosser, S.S. (1997). Characteristics of 36 subjects reporting compulsive sexual behavior. American Journal of Psychiatry, 154(2), 243-24​pmc.ncbi.nlm.nih.gov】.

  7. Zimmer, F., & Imhoff, R. (2020). Abstinence from Masturbation and Hypersexuality: Two Sides of the Same Coin? Archives of Sexual Behavior, 49(4), 1333-134​pmc.ncbi.nlm.nih.gov】.

  8. WebMD Editorial Team. (2022). Ingesting Semen: Are There Nutrients, and Is It Safe? WebM​webmd.com】.

  9. Lozano-Lorca, M., et al. (2023). Ejaculation frequency and prostate cancer: CAPLIFE Study. (Published online, PMC10307655​medicalnewstoday.com】.

آیا این نوشته برایتان مفید بود؟

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *